معرفی وبلاگ
با تو گر خواهي سخن گويد " خدا " قرآن بخوان تا شود روح تو با حق آشنا قرآن بخوان اي بشر ياد "خدا" آرامش دل مي دهد دردمندان را بود قرآن دوا ، قرآن بخوان --- مشتاق نظرات سازنده شما --خادم قرآن لطیف درویشی latif@chmail.ir
دسته
دانش افزا
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 94494
تعداد نوشته ها : 52
تعداد نظرات : 7
Online User
Rss
طراح قالب
برگرفته از:  پايگاه حوزه

پديد آورنده : محمدتقي مهدوي نيا

رهبر معظم انقلاب درباره انس با قرآن مي فرمايد:

در اين فضاي آلوده ماديات، شايسته است در درياي بي كران معنويت قرآن كريم شنا كرد؛ تا از پليدي هاي دنيا، پاك شد و اين، جز با انس مدام با اين كتاب آسماني، ممكن نيست.

تلاوت، مقدمه انس با قرآن

قرآن، كلام پروردگار مهربان است. خواندن و نگاه به آيات آن، زنگار را از دل مي زدايد و انسان با تلاوت هر آيه، پل هايي از نردبان معنويت را طي مي كند. اين تلاوت، خود زمينه انس را فراهم مي آورد. مقام معظم رهبري در اين باره مي فرمايد:

من بارها گفته ام؛ باز هم مي گويم: ما تلاوت برجسته قرآن را در اين كشور دنبال مي كنيم؛ براي اين كه اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بين مردم، عموميت پيدا كند. عزيزان من! بايد با قرآن اُنس پيدا كنيد.1

صوت زيبا، زيور قرآن

تلاوت اگر زيبا باشد، ....

بحار الأنوار :

أوَّلُ ما ظَهَرَ مِن حِكَمِ لُقمانَ أنَّ تاجِراً سَكِرَ وخاطَرَ نَديمَهُ أن يَشرَبَ ماءَ البَحرِ كُلَّهُ وإلاّ سَلَّمَ إلَيهِ مالَهُ وأهلَهُ ، فَلَمّا أصبَحَ وصَحا نَدِمَ وجَعَلَ صاحِبُهُ يُطالِبُهُ بِذلِكَ .
فَقالَ لُقمانُ : أنَا اُخَلِّصُكَ بِشَرطِ أن لا تَعودَ إلى مِثلِهِ . قُل : أ أَشرَبُ الماءَ الَّذي كان فيهِ وَقتَئِذٍ فَأتِني بِهِ ، أو أشرَبُ ماءَهُ الآنَ فَسُدَّ أفواهَهُ لِأَشرَبَهُ ، أو أشرَبُ الماءَ الَّذي يَأتي بِهِ فَاصبِر حَتّى يَأتِيَ ، فَأَمسَكَ صاحِبُهُ عَنهُ .

بحار الأنوار:

نخستين حكمتى كه از لقمان آشكار شد، اين بود كه: تاجرى مست شد و با هم‏پياله‏اش شرط بست كه همه آب درياچه را بنوشد و گرنه ، خود و عيالش تسليم او شوند. وقتى صبح شد و به هوش آمد ، [از اين شرط‏بندى] پشيمان شد. رفيقش از او مى‏خواست كه به شرط عمل كند .
لقمان گفت : «من تو را [از اين مخمصه] خلاص مى‏كنم ؛ به شرط اين كه ديگر چنين كارى نكنى . [به طلبكار] بگو: آيا آبى را كه شرط كرديم، بنوشم ؟ پس آن را بياور [تا بنوشم] . يا آبى را كه الان در درياچه است ، بنوشم ؟ پس دهانه‏هايش را ببند تا آن را بنوشم . يا آبى را كه بعدا خواهد آمد ، بنوشم ؟ پس صبر كن تا بيايد!» .
[با اين استدلال] ، رفيقش از او دست بر داشت .

------------------------------------------------------

الدر المنثور عن عكرمة :

سَكِرَ مَولاهُ فَخاطَرَ قَوماً عَلى أن يَشرَبَ ماءَ بُحَيرَةَ ، فَلَمّا أفاقَ عَرَفَ ما وَقَعَ مِنهُ ، فَدَعا لُقمانَ فَقالَ : لِمِثلِ هذا كُنتُ أخبَؤُكَ .
فَقالَ : اِجمَعهُم ، فَلَمَّا اجتَمَعوا قالَ : عَلى أيِّ شَيءٍ خاطَرتُموهُ ؟ قالوا : عَلى أن يَشرَبَ ماءَ هذِهِ البُحَيرَةِ . قالَ : فَإِنَّ لَها مَوادَّ ، فَاحبِسوا مَوادَّها عَنها . قالوا : كَيفَ نَستَطيعُ أن نَحبِسَ مَوادَّها ؟ قالَ : وكَيفَ يَستَطيعُ أن يَشرَبَها ولَها مَوادُّ!

الدرّ المنثور

ـ به نقل از عِكرِمه ـ: مولاى لقمان، مست شد و با گروهى شرط بست كه آب درياچه‏اى را بنوشد . وقتى به هوش آمد، فهميد كه چه شرطى [مُحال] بسته است. لقمان را خواست و به او گفت: تو را براى چنين مشكلاتى پنهان داشته‏ام [ ، پس چاره‏اى بينديش] .
لقمان گفت: «آنها را جمع كن» .
وقتى گرد آمدند ، به آنان گفت: «بر سرِ چه چيز با او شرط بستيد؟» .
گفتند: بر سرِ اين كه آب درياچه را بنوشد.
لقمان گفت: «اين درياچه مواد و اجسامى دارد . آنها را جدا سازيد» .
گفتند: چگونه مى‏توانيم اجسام آن را جدا كنيم؟
لقمان گفت: «پس چگونه مى‏تواند آب را با آن اجسام بنوشد؟! » .

«11» هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِى مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّلِمُونَ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ
 اين آفرينش خداست، پس به من نشان دهيد كه (معبودان) غير او چه آفريده‏اند؟ آرى، ستمگران (مشرك) در گمراهى آشكارند.

 
 پيام‏ها:
 1- در بحث و گفتگو، از نمونه‏هاى عينى استفاده كنيم. «هذا»
 2- ابتدا راه حق را بيان كنيد و سپس از مخالفان حق، انتقاد يا با آنان مبارزه كنيم. «هذا خلق اللّه فارونى ماذا»
 3- يكى از راه‏هاى خداشناسى، مقايسه ميان قدرت او و قدرت ديگران است. «هذا خلق اللّه فارونى ماذا خلق الّذين من دونه»
 4- تنها به ادّعا گوش ندهيم، دليل و سند و نمونه بخواهيم. «فارونى»
 5 - سرسختى و لجاجت در برابر حقّ، ظلم است. «بل الظالمون» (اين همه آثار را مى‏بينند، ولى باز هم با خدا و راه حق دشمنى دارند).
 6- كسانى كه به سراغ غير خدا مى‏روند، هم گمراهند و هم ظالم. «بل الظالمون فى ضلال»
 7- انحراف شرك، بر كسى پوشيده نيست. «ضلال مبين»
 
 «12» وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَنَ الْحِكَمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ حَمِيدٌ
 و ما به لقمان حكمت داديم، كه شكر خدا را به جاى آور و هر كس شكر كند، همانا براى خويش شكر كرده؛ و هر كس كفران كند (بداند به خدا زيان نمى‏رساند، زيرا) بى‏ترديد خداوند بى‏نياز و ستوده است.

 پيام‏ها:
 1- نعمت ويژه، شكر ويژه مى‏طلبد. «آتينا لقمان الحكمة... اشكر للّه» چنانكه خداوند در برابر اعطاى نعمت ويژه‏ى كوثر به پيامبر اسلام، از او شكر ويژه مى‏خواهد. «انّا اعطيناك الكوثر فصلّ لربّك و انحر»(41)
 2- اوّلين فرمان به حضرت موسى بعد از نبوّت، فرمان نماز و اوّلين فرمان بعد از دادن حكمت به لقمان، فرمان شكرگزارى است. «ان اشكر لِلّه»
 3- شكر نعمت‏هاى خداوند، به سود خود انسان است. «و من يشكر فانّما يشكر لنفسه» چنانكه در جاى ديگر مى‏خوانيم: «لئن شكرتم لازيدنّكم»(42)
 4- هرگونه دارايى و غنى‏ ارزش نيست، غنايى ارزشمند است كه از هر آفت به دور باشد. «غنىّ حميد»
 5 - خداوند، حميد است، چه انسان‏ها او را حمد كنند يا نكنند. «غنىّ حميد»



41) كوثر، 1 - 2.
42) ابراهيم، 7


------------------------------------------------------------------------------------

منبع : قرائتي، محسن، تفسير سوره لقمان.


X