معرفی وبلاگ
با تو گر خواهي سخن گويد " خدا " قرآن بخوان تا شود روح تو با حق آشنا قرآن بخوان اي بشر ياد "خدا" آرامش دل مي دهد دردمندان را بود قرآن دوا ، قرآن بخوان --- مشتاق نظرات سازنده شما --خادم قرآن لطیف درویشی latif@chmail.ir
دسته
دانش افزا
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 94170
تعداد نوشته ها : 52
تعداد نظرات : 7
Online User
Rss
طراح قالب
 «18» وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
 و روى خود را از مردم (به تكبّر) بر مگردان، و در زمين مغرورانه راه مرو، زيرا خداوند هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد.

 
 نكته‏ ها:
 «تَصعير»، نوعى بيمارى است كه شتر به آن گرفتار مى‏شود و گردنش كج مى‏شود. لقمان به فرزندش مى‏گويد: تو بر اساس تكبّر مثل شترِ بيمار، گردنت را با مردم كج نكن.
 «مَرَح»، به معناى شادى زياد است كه در اثر مال و مقام به دست مى‏آيد.
 «مُختال» به كسى گويند كه بر اساس خيال و توهّم خود را برتر مى‏داند، و «فَخور» به معناى فخرفروش است.
 تكبّر، هم توهين به مردم است، هم زمينه ساز رشد كدورت‏هاى جديد و هم تحريك كننده‏ى كينه‏هاى درونى قديم. در حديث مى‏خوانيم: هر كس با تكبّر در زمين راه رود، زمين و هر موجودى كه زير آن و روى آن است، او را لعنت مى‏كنند.(1)
 پيام‏ ها:
 1- با مردم با خوشرويى رفتار كنيم. «لا تصعّر خدّك»
 2- تكبّر ممنوع است، حتّى در راه رفتن. «لا تمش فى الارض مرحا»
 3- از عامل خشنودى خداوند براى تشويق و از ناخشنودى او براى ترك زشتى‏ها و گناهان استفاده كنيم. «انّ اللّه لايحبّ»
 4- به موهومات، خيالات و بلندپروازى‏ها خود را گرفتار نسازيم. «مُختال»
 5 - بر مردم فخر فروشى نكنيم. «انّ اللّه لايحبّ كلّ مُختال فَخور»
------------------------
(1) تفسير نورالثقلين.
-------------------------------------------------------------------------------------------
منبع : قرائتي، محسن، تفسير سوره لقمان

 
 «17» يَبُنَىَّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلَى‏ مَآ أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
 فرزندم! نماز را برپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و بر آنچه از سختى‏ها به تو مى‏رسد مقاومت كن كه اين (صبر) از امور واجب و مهم است.
 
 نكته‏ ها:
 مراد از «عَزم» در اينجا، يا عزم و اراده‏ى قطعى خداوند بر انجام اين امور است و يا لزوم عزم و تصميم جدّى انسان بر انجام آنها.
 با اين كه در قرآن، 28 مورد در كنار نماز از زكات ياد شده، امّا در اين جا كنار نماز امر به معروف ذكر شده است. شايد به خاطر آن كه در اين آيه مورد خطاب فرزند است وفرزندان معمولاً ثروتى ندارند كه زكات بپردازند. «اقم الصلوة وامر بالمعروف»
 حضرت على‏عليه السلام فرمود: در مشقت و سختى‏هايى كه در راه امر به معروف و نهى از منكر به تو مى‏رسد، صبر كن.(119)
 پيام ‏ها:
 1- يكى از وظايف والدين نسبت به فرزندان، سفارش به نماز است. «يا بُنىّ اَقِم الصلوة»
 2- پاكسازى درونى را با دورى از شرك و بازسازى روحى را با نماز آغاز كنيم. «لاتشرك... اقم الصلوة»
 3- وجوب امر به معروف و نماز، مخصوص دين اسلام نيست. (قبل از اسلام نيز، لقمان سفارش به نماز كرده است) «يا بُنىّ اقم الصلوة وامر بالمعروف»
 4- فرزندان خود را از طريق سفارش به نماز، مؤمن و خدايى، و از طريق سفارش به امر به معروف و نهى از منكر، افرادى مسئول و اجتماعى تربيت كنيم. «يا بُنىّ اقم الصلوة وامر بالمعروف»
 5 - آگاهى فرزندان خود را به قدرى بالا ببريم كه معروف‏ها و منكرها را بشناسند تا بتوانند امر و نهى كنند. «يا بُنىّ - وَ امُر - وَ انْهَ»
 6- بعد از توجّه به مبدأ و معاد، مهم‏ترين عمل، نماز است. «اقم الصلوة»
 7- كسى كه مى‏خواهد در جامعه امر و نهى كند و قهراً با هوس‏هاى مردم درگير شود، بايد به وسيله‏ى نماز خودسازى و خود را از ايمان سيراب كند. «اقم الصلوة وامر بالمعروف»
 8 - فرزندان خود را آمر به معروف و ناهى از منكر بار آوريم. «وامر بالمعروف...»
 9- امر به معروف، هميشه قبل از نهى از منكر است. «وامر بالمعروف وانه عن المنكر» رشد معروف‏ها در جامعه، مانع بروز بسيارى از منكرات مى‏گردد.
 10- در مسير حقّ بودن كافى نيست، لازم است ديگران را نيز به مسير حقّ دعوت كنيم. «وامر بالمعروف» چنانكه در سوره عصر مى‏خوانيم: «الّذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحقّ»
 11- در تبليغ دين و اجراى فريضه‏ى امر به معروف و نهى از منكر، بايد صبر و سعه‏ى صدر داشته باشيم. «واصبر على ما اصابك» نهى از منكر، با تلخى‏ها و نيش‏زدن‏هاى گناهكاران همراه است، مبادا عقب‏نشينى كنيم.
 12- صبر، گاهى در برابر مصيبت است، «و بشّر الصابرين الّذين اذا اصابتهم مصيبة»(120)
 گاهى در برابر انجام وظيفه، «وامر بالمعروف و انه عن المنكر واصبر على ما اصابك» و گاهى در برابر گناه، چنانكه يوسف در زندان گفت: «ربّ السّجن احبّ الىّ...» پروردگار! زندان نزد من بهتر از ارتكاب گناهى است كه مرا به آن مى‏خوانند، تا آنجا كه فرمود: «انّه مَن يتّق و يصبر فانّ اللّه لا يضيع اجر المحسنين»(121)
 13- پدر حكيم، رسيدن سختى به فرزندش را مى‏پذيرد و فرمان صبر مى‏دهد، ولى ضربه به مكتبش را كه سكوت در برابر فساد باشد، هرگز. «و انه عن المنكر و اصبر على ما اصابك»
 14- امر به معروف و نهى از منكر از مسايل مهم است و صبر در برابر آنچه در اين راه به انسان مى‏رسد ارزش دارد. «انّ ذلك من عزم الامور»

----------------------------------------------------------------------------------
 119) تفسير مجمع‏البيان.
120) بقره، 154 - 155.
121) يوسف، 33 و 90.

----------------------------
منبع : قرائتي، محسن، تفسير سوره لقمان

«16» يَبُنَىَّ إِنَّهَآ إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ

 اى فرزندم! اگر (عمل تو) همسنگ دانه ‏ى خردلى باشد و در دل تخته سنگى يا در آسمان‏ها يا در زمين نهفته باشد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى ‏آورد، زيرا كه خداوند دقيق و آگاه است.

 

 نكته‏ ها:

«خَردل» گياهى است با دانه ‏هاى بسيار كوچك و سياه رنگ كه دانه ‏هاى آن در كوچكى و حقارت ضرب ‏المثل است.

 پيام‏ها:

 -1 توجّه دادن فرزند به علم و قدرت الهى، نشانه ‏ى حكمت است. «آتينا لقمان الحكمة... يا بنىّ...»

 -2در موعظه، براى هر سفارشى نام مخاطب را تكرار كنيم. (تكرار «يا بُنىّ» در اين سوره و تكرار «يا ابت» در سوره ‏ى مريم آيات (40 تا 45)

 -3 ايمان انسان به حضور عملش در قيامت، سرچشمه ‏ى اصلاح اوست. «اِن تك مثقال حبّة... يأت بها اللّه«

 -4 كوچكى، «خَردَل» سفتى، «صَخرَة» دورى و ناپيدايى، «السّموات، الارض»، در علم الهى و احضار عمل اثرى ندارد. «يأت بها اللّه«

 -5 خداوند به همه چيز آگاه و بر همه چيز تواناست. «يأت بها اللّه... لطيف خبير«

 -6 اعمال انسان، در اين جهان از بين نمى ‏رود. «يأت بها اللّه«

 -7 حسابرسى خداوند دقيق است، زيرا او لطيف است. «لطيفٌ خبير»

منبع : قرائتي، محسن، تفسير سوره لقمان

X